Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسکانیوز»
2024-05-08@03:53:17 GMT

۲۷ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۱۷۴۹۱

۲۷ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، امروز ۲۷ آبان هجری شمسی برابر با ۱۸ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید:

۲۶ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

رویدادها:

۴۲۰ - روزی که بهرام گور، شاه ایران شد

در پی کشته شدن یزدگرد یکم شاه ساسانی وقت با لگد اسب در نزدیکی نیشابور در نهم نوامبر ۴۲۰ میلادی، هجدهم نوامبر این سال بهرام پسر کوچکتر او خود را بهرام پنجم شاه ایران خواند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاپور برادر بزرگ بهرام قبلا در یک درگیری کشته شده بود و «نرسی» برادر میانی، مقام پادشاهی را نمی پذیرفت و بزرگان ایران با شاه شدن بهرام (معروف به بهرام گور) موافق نبودند. یکی از دلایل مخالفت بزرگان این بود که مادر او سوشندخت، یک بانوی ایرانی یهودی بود. بزرگان ایران (و به نوشته مورخان اروپایی: طبقه گرندیز، و یا گراندس) در دوران سلطنت ۲۱ ساله یزدگرد نسبت به پیروان ادیان دیگر، بسیار حساس شده بودند زیرا که یزدگرد وسیعا به مسیحیان قلمرو ایران آزادی مذهبی و اجازه تاسیس کلیسا و حتی تبلیغ داده بود. بزرگان وقت ایران از آن هراس داشتند که بهرام با داشتن مادری یهودی، در مورد آزادی مذهب، سیاست پدر را ادامه دهد. به علاوه، آموزگار نظامی او، منذر ابن نعمان (حکمران حیره، و در آن زمان منطقه ای وسیع در جنوب عراق امروز شامل بخشی از کشور سعودی امروز و کویت که طایفه لخمیون در آنجا زندگی می کردند و «عربستان ایران» خوانده می شد) یک مسیحی بود. با این تصور، بزرگان ایران شاهزاده ای به نام «خسرو» را به عنوان شاه اعلام کردند. ولی بهرام که مردی نظامی و دلاور بود و در ارتش هواداران فراوان داشت بر آنان غلبه کرد. درباره شاه شدن بهرام داستانسرایی بسیار شده است، ازجمله این که تاج سلطنتی را میان دو شیر قرار دادند تا هرکدام (بهرام و یا خسرو) که آن را به دست آورد؛ شاه شود که بهرام به میان شیرها رفت و تاج را ربود!

بهرام پس از نشستن برتخت شاهی، سیاست پدر (دادن آزادی مذهبی) را در پیش نگرفت و به خواست موبدان به آذربایجان رفت و نسبت به آتشکده «آذرگشنسپ» مستقر در منطقه گزن (جزن) ادای احترام کرد. بهرام که ۱۷ سال و چند ماه سلطنت کرد، برای راضی نگهداشتن موبدان، حتی خودمختاری تاریخی ارمنستان (از زمان داریوش بزرگ) را لغو کرد و آن را به صورت یک ساتراپی (استان) درآورد. بیشتر ارمنیان از دیرزمان مسیحی شده بودند. بهرام رومیان را هم که درصدد حمایت از مسیحیان قلمرو ایران برآمده بودند، در جنگ شکست سخت داد و هپتالها را از مرزهای شمال شرقی ایران (مرزهای منطقه سغدیانا = تاجیکستان و در آن زمان شامل منطقه بلخ، دره پنجشیر و همه فرارود: بخارا، سمرقند، خوارزم و ...) بیرون راند. بهرام در سال ۴۳۸ میلادی در جریان شکار «گور» ناپدید شد و ایرانیان نزدیک به دو سال او را زنده می پنداشتند و شاه تازه انتخاب نکردند. برخی از مورخان حدس زده اند که به باتلاقهای زاینده رود فرو رفته باشد. فردوسی درباره مرگ بهرام گفته است: بهرام که گور می گرفتی همه عمر ـ دیدی که چگونه گور بهرام گرفت.

طبری مورخ شهیر ایران (متولد آمل مازندران) از بهرام پنجم به عنوان شاهی آبادگر نام برده که هرجا که توانسته بود باغ ملی (بوستان عمومی) و ساختمان دولتی به وجود آورده بود. کاخ ساسانیان در سروستان (استان فارس) از یادگارهای دوران بهرام پنجم است.

۱۷۳۸ - امضای قرارداد صلح وین میان اتریش، فرانسه و اسپانیا. ۱۹۵۱ - ترور رزم آرا از توسط خلیل طهماسبی

خلیل طهماسبی که در اسفند سال ۱۳۲۹ (هفتم مارس ۱۹۵۱) رزم آرا نخست وزیر وقت را در مسجد سلطانی (مسجد شاه واقع در منطقه بازار تهران) ترور کرده بود پس از تصویب قانون معاف شدنش از مجازات، ۲۷ آبان سال ۱۳۳۱ (۱۸ نوامبر ۱۹۵۲) در مصاحبه با مطبوعات گفت: خیانت رزم آرا به وطن، بر ما (جمعیت فدائیان اسلام) محرز شده بود و من برانداختن او را برعهده گرفتم. پیش از انجام ترور، خانواده ام را از محل سکونتشان نقل مکان دادم زیرا اطمینان داشتم که پس از رویداد، آنان را زجر و شکنجه می دادند. شب قبل از آن به خانه نرفتم و روز حادثه به مسجد رفتم که قرار بود رزم آرا برای شرکت در مراسم ترحیم آیت الله فیض به آنجا بیاید. هنگام ورود رزم آرا به مسجد، ماموران انتظامی مردم را از مسیر او دور ساختند. یک مامور پلیس مرا برای دور شدن هل داد و دست بر سینه ام گذاشت. دستش به سلاح کمری من که در جیب بغل بود خورد ولی متوجه آن نشد. من همچنان در صف اول بودم که رزم آرا به سه قدمی ام رسید و رد شد که به سویش دویدم و سه گلوله به او زدم. گلوله چهارم در لوله تپانچه گیر کرد ماموران بر سرم ریختند و مرا که قصد مقاومت نداشتم زیر مشت و لگد قرار دادند که از حال رفتم و تا دو روز چیزی نفهمیدم. پس از بهوش آمدن، نگرانی من از این بود که رزم آرا زنده مانده باشد و دیکتاتور شود که روز بعد با اخباری که به گوشم رسید این نگرانی ام رفع شد. من خودم را آماده مردن کرده بودم و باکی از اعدام شدن نداشتم و حتی جملاتی را که می خواستم زیر چوبه دار بگویم در ذهن آماده کرده بودم. در زندان بودم که ملت پیروز شد و نمایندگان آن (مجلس) مرا از مجازات معاف و آزاد کردند.

با این که طهماسبی طبق قانون مصوب مجلس از مجازات معاف شده بود، پس از سوء قصد به جان حسین علاء در همان مسجد او و چند عضو دیگر جمعیت فدائیان اسلام ازجمله نواب صفوی (رئیس جمعیت) را گرفتند و اعدام کردند. حسین علاء نخست وزیر وقت ۲۵ آبان ۱۳۳۴ (۱۶ نوامبر ۱۹۵۵) در مجلس ترحیم مصطفی کاشانی نماینده مجلس و پسر آیت الله کاشانی که همان هفته فوت شده بود مورد حمله مظفر ذوالقدر از فدائیان اسلام قرارگرفت ولی گلوله در لوله سلاح گیر کرد و ذوالقدر سلاح را بر سر علاء زد که مجروح شد.

۱۹۰۳ - انعقاد قرارداد استعماری حفر کانال "پاناما" بین امریکا و پاناما

در حالی که امریکا پس از استقلال پاناما، امتیاز حفر کانال پاناما را از آن خود کرده بود، بر اساس قراردادی که در ۱۸ نوامبر ۱۹۰۳ با دولت تازه تأسیس این کشور امضاء نمود، شرایطی را به دولت پاناما تحمیل کرد که نفع فراوانی برای خود و ضررهای متعددی برای پاناما به همراه داشت. حق بهره‏برداری دائمی از کانال و کنترل بیش از یکهزار و دویست کیلومتر مربع در طرفین این کانال از طرف امریکایی‏ها، از موارد عمده این شرایط بودند. با این وصف از سال ۱۹۱۸م که امریکا برای نخستین بار، نیروی نظامی خود را به این منطقه اعزام کرد، اختلافاتی بین امریکا و پاناما روی داد. در سال‏های دهه ۱۹۶۰م تشنج در روابط امریکا و پاناما بر سر مسئله کانال بالا گرفت و روابط سیاسی دو کشور نیز مدتی قطع شد. درنهایت در سپتامبر ۱۹۷۷م پس از مذاکرات طولانی بین مقامات دو کشور، قرارداد دیگری بین دو کشور منعقد شد که به موجب آن، امریکا تا روز اول ژانویه سال ۲۰۰۰ م به کلی منطقه کانال پاناما را تخلیه کرده و اداره امور کانال را به پانامایی‏ها واگذار نماید.

۱۹۸۰ - آزادی گروگان های زن و سیاه ‏پوست آمریکایی به فرمان امام خمینی(ره)

دو هفته پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، به امر امام خمینی، گروگان‏های زن و سیاه‏پوست آمریکایی، در ۲۷ آبان ۱۳۵۸ آزاد شدند. حضرت امام خمینی(ره) با این اعتقاد که زنان و سیاهپوستان آمریکایی، در اصل در ردیف مستضعفان جامعه آمریکایی هستند و ناخواسته به چنین مأموریت‏هایی اعزام می‏شوند، دستور آزادی آنان را صادر فرمودند. حضرت امام در پیام خود مورخ ۲۶ آبان ۱۳۵۸، از دانشجویان خواستند این افراد که جاسوسی آنان ثبت نشده باشد به وزارت امور خارجه تحویل دهند و فوراً از ایران خارج نمایند.

کد خبر: 1118807 برچسب‌ها اخبار روز

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: اخبار روز ۲۷ آبان رزم آرا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۱۷۴۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش - ممنوعیت پخش سریال "حشاشین" در ایران، مبتنی بر این دو "دلیل" بوده: تحریف تاریخ اسلام، ضد ایرانی بودن سریال. البته در توجیه این ممنوعیت به "رویکرد سیاسی مغرضانه" هم اشاره شده که به نظر می‌رسد این رویکرد ادعایی، از نظر ممنوع‌کنندگان پخش این سریال در ایران، انگیزۀ تحریف تاریخ اسلام در این سریال و جهت‌گیری ضد ایرانی آن بوده.

   (‌مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا گفته است: سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است.) 

  خلاصه اینکه از نظر مقامات ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی)، مشتی مغرض در مصر نشسته‌اند و سریالی ساخته‌اند برای تحریف تاریخ اسلام و ضدیت با ایران و ایرانی.

  دقیقا معلوم نیست تحریف تاریخ اسلام  چه معیارهایی دارد. دربارۀ سریال مختارنامه نیز برخی از نظر اهل سنت چنین نظری داشتند و البته نحوۀ شخصیت‌پردازی عبدالله بن زبیر (با بازی رضا کیانیان) را مغرضانه می‌دانستند.

  طبیعتا در درون هر دینی، بین پیروان مذاهب مختلف، اختلاف نظرهایی دربارۀ وقایع و شخصیت‌های تاریخی وجود دارد. خارج از ادیان نیز چنین اختلافاتی طبیعی است. مثلا هر فیلمی که دربارۀ ژاندارک یا لوتر و کالون ساخته شود، احتمالا مناقشاتی را بین مورخان و چه بسا کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها پدید آورد.

  اما آیا چنین مناقشاتی دلالت دارد بر اینکه ما حق نداریم سریال حشاشین را ببینیم؟ و اگر این سریال را ببینیم ایمان خودمان را به شخصیت حسن صبّاح از دست می‌دهیم؟ اساسا مگر کسی در جامعۀ ایران شیفتگی خاصی نسبت به حسن صباح دارد که نگران باشیم کسانی در مصر از او چه تصویری ترسیم کرده‌اند؟

 حسن صباح که جزو مقدسات نیست. بر فرض که سازندگان سریال حشاشین از او به بدی یاد کرده باشند. می‌توان سریال را دید و نقاط ضعف یا حتی حرف اصلی‌اش را نقد کرد. اینکه عده‌ای برای مردم تصمیم بگیرند حق ندارید این سریال را تماشا کنید، از عجایب است؛ چون این سریال نه پورنوگرافیک است، نه علیه مقدسات شیعی است و نه حتی متعرض شخصیت‌های برجستۀ مذهب تشیع شده است؛ یعنی افرادی نظیر سلمان و ابوذر و مالک اشتر، را که نزد شیعیان ایران از احترام ویژه‌ای برخوردارند. 

اگر هم این سریال ضد ایرانی باشد، قاعدتا چنگی به دل مردم ایران نمی‌زند و حتی ممکن است جمعی از آریایی‌های غیور به صفحات مجازی سازندگان سریال هجوم ببرند و آن‌ها را تنبیه کنند!

ولی واقعیت این است که سریال حشاشین، حسن صباح را شخصیتی در دل تاریخ و تمدن اسلامی ترسیم کرده است. علاوه بر این، فارغ از اینکه سازندگان سریال چه نیتی داشته‌اند، حسن صباح عملا شخصیتی جذاب و دلنشین از آب درآمده است.

   از این حیث سریال حشاشین تا حدی شبیه سریال امام علی (ع) شده که معاویه و عمرو عاص‌ را جوری ترسیم کرده بود که بیننده از آن‌ها بیزار نمی‌شد. در همان زمانی که سریال امام علی (ع) پخش می‌شد، بسیاری به داوود میرباقری ایراد گرفتند که چرا معاویه و عمرو عاص در سریالت جذاب‌تر از سلمان و ابوذر شده‌اند.

  تازه اگر بپذیریم حسن صباح در "حشاشین"، به عنوان یک ایرانی، شخصیتی منفی و منفور است، خواجه نظام‌الملک هم به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی سریال، یک ایرانی است که در برابر او قرار دارد. اگر حسن صباح تروریست ترسیم شده، خواجه نظام‌الملک هم به درستی سیاست‌مداری قلمداد شده که بر ضرورت تدبیر و خرد سیاسی پا می‌فشارد. مبدع ترور هم در تاریخ اسلام، حسن صباح نبوده. در همان قرن اول هجری، افراد گوناگونی در تقابل‌های سیاسی در جهان اسلام ترور شدند.

  نکتۀ مهم دیگر اینکه، حسن صباح در اواسط قرن پنجم هجری در خانواده‌ای به دنیا آمد که شیعۀ دوازده‌امامی بودند ولی بعدها به مذهب اسماعیلی گروید. یعنی او امام موسای کاظم و ائمۀ بعدی شیعیان را به عنوان امام قبول نداشت.

  دربارۀ چنین فردی، قاعدتا در ایران نمی‌توان فیلم و سریال مثبتی ساخت. این هم از عجایب است که خودمان حاضر نیستیم یک فیلم یا سریال در تجلیل از حسن صباح بسازیم، ولی به دیگران هم می‌گوییم چیزی در انتقاد از او نسازید!

  در آغاز دهۀ 1390 که فیلم آرگو ساخته شد، برخی از مقامات سینمایی کشور گفتند این فیلم ضد ایرانی است. ولی آرگو را بسیاری از مردم دیدند و چون فیلم مهمی نبود، آب از آب تکان نخورد. یعنی فیلم، دست کم در ایران، تاثیرگذاری چندانی پیدا نکرد و امروز حتی کمتر کسی به خاطر دارد فیلمی به نام آرگو، روزی در این کشور اهمیت سیاسی پیدا کرده بود.

در سریال حشاشین، شخصیتی که حقیقتا نزد ایرانیان محبوب است، حکیم عمر خیام است که تصویری مثبت و دلنشین نیز از او ترسیم شده. همین نکته نیز یکی از دلایل ضد ایرانی نبودن سریال حشاشین است.

  این هم از عجایب است که ما در کشور خودمان احتمالا دربارۀ خیام هم نمی‌توانیم فیلم یا سریالی توام با تجلیل و تحسین بسازیم. اگر هم بتوانیم، دست کم مصری‌ها زودتر از ما دست به کار شده‌اند و خیام را در یک اثر هنری، به نیکی و دلنشین ترسیم کرده‌اند.

به هر حال حتی اگر ممنوعیت پخش سریال حشاشین در پلتفرم‌های رسمی قابل توجیه باشد، منتفی شدن امکان دانلود این سریال در فضای مجازی به هیچ وجه قابل توجیه نیست. ساترا تصمیم گرفته "حشاشین" از فیلیمو و پلتفرم‌های مشابه پخش نشود؟ قبول. ولی اینکه کاری کرده‌اند که هیچ کس نتواند این سریال را دانلود و تماشا کند، شگفت‌آور است.

اگر الان یک استاد تاریخ بخواهد این سریال را دانلود و تماشا کند، چه کار باید بکند؟ باید بگوید ساترا صلاح دیده من به عنوان یک ایرانی مسلمان شیعه، این سریال را نبینم تا مبادا گمراه شوم؟ آیا این توهین‌آمیز نیست؟ و مگر حسن صباح مصداق "راه" است که بدبینی احتمالی به او پس از تماشای این سریال، مصداق "بیراهه" و "گمراهی" باشد؟

   (اشتباه نشود. این یادداشت در دفاع از تمام محتوای سریال نیست. در دفاع از حق تماشای چنین سریالی است.)

 

   

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، می‌سازند(+ جلد)

دیگر خبرها

  • زنان متولد این ماه‌ها شخصیت قدرتمندی دارند!
  • آبان ماه ایستگاه پایانی جهت تکمیل بیمارستان‌های بندرعباس و میناب
  • تاریخ روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر ۱۴۰۳ + پیام و متن تبریک
  • ملک الشعراء حکیم شفایی، ادیب و پزشک نام‌آور اصفهانی
  • خوزستانی‌ها در انتهای جدول؛ اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر ایران افتاد
  • ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری/کشور‌های اسلامی؛ از نشست‌های نمایشی تا اقدامات عملی/عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا
  • حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست
  • پاسخ به یک ابهام بزرگ درباره فصل جدید «پایتخت»
  • پاسخ به یک ابهام بزرگ دربراه فصل جدید «پایتخت»
  • انتخاب «در مسیر نسیم» برای حضور در جشنواره‌ فیلم پاناما